✅ اگر بهشتی هم وجود داشته باشد، من آنجا نخواهم بود:

من نمیتوانم بگویم که نیمی از من خوب است و نیمی بد چرا که من انسان خوبی نیستم. ای خودِ برترِ من ،اگر وجود داری این نامه را بخوان. من در اعماق جهنم خواهم سوخت و این طالع من است. بدی اکثریت من است و خوبی فقط نقابی است که وجدان به روی صورتم گذاشته است.
خودِ برترِ من، من و تو در اعماق جهنم خواهیم بود، ولی فرقی که با دیگران داریم این است که پذیرفته ایم خوب نیستیم و پذیرفته ایم که بدیم.
🌝به همین خاطر حالمان خوب است، به همین خاطر است که راضی و قانع هستیم. ما پذیرفته ایم که جهنمی هستیم و برای همین در شعله های آتش هم می خندیم. اصلا شاید بهشتی وجود نداشته باشد و ما فقط جهنم داشته باشیم.
🔥 جهنمی که به دو قسمت تقسیم شده است: جهنم خوب و جهنم بد. تفاوت این دو را جهنمیان بنا میکنند. آنان که میپذیرند که جهنمی اند و بد هستند به جهنم خوب میروند و خوشحال وراضی اند. و اما آنان که همه را مقصر میدانند جز خود و فکر میکنند خوب و برتر هستند به جهنم بد رانده میشوند و تا ابد در آتش میسوزند.
🌈 انگار فاصله رضایت و سوختن همین پذیرش است و هرچه به درون بدبختی نفوذ کنیم، خوشبختی فزون تری میابیم.
👺من یک جهنمی ام
 تمام

✏️ نوشته: علیرضا ذکاوتمند